وقتی به قله نزدیکیم
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۵۳۶۵
قرارگاه زبان فارسی برای دفاع از خاندان وحی
دوران ظهور اسلام، حمله خلفای غاصب و سپاه عرب به ایران، آشنایی ایران با اسلام از یک سو و مقاومت برابر نژادگرایی خلفای غاصب و نابودی هویت و حکمت و میراثهای نوری کهن ایرانی و قرارگاه زبان فارسی برای دفاع از خاندانوحی وقتی که زبان قرآن، عربی در چنگ ۷۲ ملت اسلام ابزار انتقال جهل شد بهجای علم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران در برابر نابودگری مغول و بیلیاقتی ظالمانه خلفای غاصب رو به مرگ هم بار دیگر حضوری زنده و کنشمند دارد. هضم بربریت و فرهنگمند کردن مهاجمان وحشی همچون شکل واقعی یک نیروی متمرکز استعداد یکتاپرستی معرفتآمیز و تجلی مشیت بالغه الهی در وجود ملتی دارای عطش سلمانی علم و جستوجو و شناخت حقیقت و انتقال آن به دیگری، بار دیگر ظاهر میشود. معلوم میشود برای تحقق این نقش وجود موجود این مردم و سرزمینشان باید مستعد قدرت هضم حقیقت باشد، ولو اگر این نور علم و نیروی حقیقت در چین یا ستاره دوردست یا حتی در قومی مهاجم نهفته شده باشد. یا برعکس قوم پیامبری بخواهد حقیقت ناب یک دین الهی را در سرزمین خود و با جهل خود منحل کند و آن را به مفاهیم سلطنت جائر عصر که در روم و ایران تجربه شده بود، تقلیل دهد و ایران جدا از حکومت جائر، نقش در آغوش گرفتن حقیقت ناب و حفظ آن را ایفا کرده و همان نیرو در ایران که حکمرانیهای ناعادلانه و فاقد فره ایزدی و اهریمنی را از حکمرانی عادلانه منفک میتوانست کرد اکنون هم توان آن را داشت که با جذب کانونی حقیقت و با استعداد «این آن دیگر» در برابر تحریفگران یا نیروهای سلطهجوی کشتارگر و ویرانگر مقاومت نماید و وقتی حکومتها به سبب فساد قدرت ظلمانی فرو میپاشیدند، آن نیرو و استعداد بزرگ و زایش فرهنگی نهفته ایرانی درون مردم، سر برمیآورد و آنها را در برمیگرفت و هضم میکرد که همان حقیقت نیروی «این آن دیگر» با کانون باطنی متصل به عالم غیب و فرهنگ یکتاپرستانهاش است که ویژگی رخداد چند هزار ساله هستی این مردم را در جهان معنا میکند و در طراحی الهی، همه محیط زیست مادی و معنوی را تحت تأثیر خود داشته و با عوامل چند گونه فرهنگی، جغرافیایی، آب و هوایی و محیط زیستی، تاریخی، مراودات قومی، زبانی، سیاسی، اقتصادی، مجموعه موقعیت، واقعیتها، فرآیندهای متنوع تولیدی و معیشتی مرتبط بوده است. ویژگی هر عامل نامبرده در ایران، مثلا جغرافیا، قومیت، زبان و... گوناگونی آن بوده است. مثلا از یک سو زندگی در سواحل دریایی و مراوده با اقوام بومی آنجاها و سرزمینهای دیگر گردآمده تا اروپا و از سوی دیگر زیستن در فضاهای قومی و جغرافیایی کوهپایههای جنوبی البرز تا زاگرس و مناطق مرکزی و حاشیه کویری با تودههای متفاوت بومی و قومی و تا همسایگی مردم دو رود و سپس متصرفات وسیع و حکمرانی ویژه بر این جهان که تا چینو ماچینو همسایگی یونان دامنه داشت و... نشان تنوع فراوان زندگی ایرانی از منظر جغرافیا و آب و هوا و اقوام است.
زیست پل گونه ایران در میان جهان اسلامزیستن در شرایط پلگونه و مراودات مدام مادی و معنوی، با دیگری، هستی این مردم و سرزمین را چنان شکل داده که گویی تمرینی مدام بوده برای یک حیات خاص با خصوصیت «این آن دیگر»، بر گرد کانون یکتاپرستی و خردورزی و عقلگرایی نوری و متکی به ایمان و الهام و وحی و هستیشناسی متکی به عالم غیب و هستی شناسی جهان/میهنانه و زندگی جهان مقیاس با آرمانهای معطوف به عدالت جهانی! در ایران همواره ما با یک مجموعه در سیر و صیرورت و حرکت و طی طریق و زیستن جادهای روبهروییم و در معرض مراوده و حتی تاخت و تاز که ایران همان را هم به مراوده بدل میکند و بر آن مسلط میشود. حتی در شکل جهانداری و حکمرانی که هگل به آن نام امپراتوری میدهد ما با همین وحدت در تنوع گوناگون و اداره آزادمنشانه این مجموعه در نظامی محصول دیالکتیک وحدت در کثرت، کثرت در وحدت روبهروییم که بازتاب ایمان و معرفت هستیشناسی نوری ایرانی است که کمالش در اسلام برای این قوم ظهور کرد و به سبب همگنیاش با روح ایران با همه وجود پذیرفته شد. یکی از دورانهای تجلی این استعداد و ایفای نقش ایران در جهان همان دوران حمله مغول و نتایج معکوس این هجوم و هضم مهاجمان در سرزمین مورد هجوم است و تداوم حیات ایران یکتاپرست و تبدیل مغولان به ایلخانان مروج اسلام ناب.
یکپارچگی گرد اهلالبیت(ع)دوره بعد عصر صفوی و وحدت و حکمرانی یکپارچه برگرد اهلالبیت علیهمالسلام است که همچون کانون فعال ظاهر شده هویت باطنیگرای ایرانی و وحدت ایران غیب باور عمل میکند. ایده ایران در دوران مدرن و برخورد با تمدن اروپایی و تأثیر فکری و ایدئولوژیک/ سیاسی و نیز فلسفی/ جهانبینانه و علم مدرن است بر ایران و رشد تفکر مدرن ناسیونالیستی در پاسخ به پرسش ایران است و یکسر گسست تدریجی از تفکر و باور درباره هویت کانونی اسلام در حقیقت ایران واقعی. مدرنیته با تضعیف گام به گام این هویت و بازتعریف ایران با حذف ا... و خاندان وحی مدرنیزاسیون استعماری را تحت سلطه شیطان به دست خدمتگزارانی پیش برد که خود آنان را به تخت قدرت نشاند؛ یعنی پهلویها و این بار باستانگرایی ارتجاعی تمامقد ظاهر شد.
هویتزدایی با مدرنیزاسیونیک باستانگرایی و ایدئولوژیپردازی مجعول و متناسب با اهداف توحیدستیز، اسلامستیز، ایرانباستان غربساخته دوران پهلوی ربطی به ایران باستان حقیقی و یکتاپرست ندارد. غرب سلطهگر که حکمرانی وابسته و اهریمنی و دیکتاتوری هویتزدا و خدمتگزار قدرت مدرن را بر ایران تحمیل کرده بود تا به استثمار کافرانه خدمت کند و با حکمرانی آزاده، مستقل، آبادگر و دادگر ایرانی بستیزد. ایرانی که اکنون یکتاپرستیاش جز با اسلام زنده و کنشمند نمیتوانست تعریف شود و تحقق حقیقی داشته باشد. اسلامی که تا آینده عدل جهانی برنامه و حضور فعال دارد . جریان لیبرال و چپ مدرن که هر دو، اشکال و تجلی متفاوت حقیقت الحادی عقل خودرأی و گسسته از وحی در اداره جهان، در مدرنیته و سلطهگری آنند، پاسخشان به پرسش ایران واحد است، مارکسیسم یا شرقشناسی لیبرال، هر دو تصویری از تاریخی مشحون از خودکامگی ایرانی میسازند که تنها راهحلش نجات با یکی از دو شکل و انتخاب تحول ریشهدار در غرب است و به جزئی از تمدن اروپایی بدل شدن!
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: فرهنگی دوران باستان هخامنشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۵۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمهوری اسلامی ایران؛ پرچمدار تقریب/ مسئله فلسطین اولویت اول جهان اسلام است
آیت الله غلامعلی نعیمآبادی نماینده تهران در مجلس خبرگان رهبری در گفتگو با خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران پرچم وحدت و مقاومت را در جهان بشریت به اهتزازدر آورده، اظهار داشت: ابتدا باید اشاره ای به تقریب در جمهوری اسلامی داشت، چرا که وحدت و تقریب سند بزرگی برای ایران اسلامی به عنوان پرچم دار تقریب و عمل کننده به حرف است و ما این مسئله را در وعده صادق مشاهده کردیم.
امام جمعه سابق بندرعباس، افزود: نکته ای که جهان بشریت و مردم ایران اسلامی باید بدان توجه داشته باشند این است که تنها کشوری که تقریب را فریاد می زند جمهوری اسلامی است که بعد از امام عزیز، امروز به دست رهبر فرزانه انقلاب می باشد.
این عالم شیعه پیرامون مسئله فلسطین و اولویت اول جهان اسلام، اذعان داشت: امام راحل(ره) از ابتدا مسئله فلسطین را در اولویت جهان اسلام قرار داده است؛ بنده خدمت مرحوم آیت الله تسخیری(ره) سفری به کنیا داشتیم امام جمعه کنیا می گفت، ارادت ما به امام(ره) از آنجا بیشتر شد که فلسطین را مسئله اول جهان اسلام قرار دادند.
نماینده سابق ولی فقیه در استان هرمزگان، عنوان کرد: ملت های مسلمان با آمدن در خیابان ها و سردادن شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و زنده باد فلسطین موجب شدند تا اسلام در جهان امروزی به این نقطه برسد و فلسطین کنونی قدرتی بر علیه استکبار جهانی و غزه قهرمان افتخار آفرین شود.
وی خاطر نشان کرد: خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: " إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا" تا سختی نباشد راحتی نیست؛ به طور قطع ملت مظلوم فلسطین و خصوصا غزه پیروز خواهند بود چراکه بعد از هر سختی و مقاومت، راحتی خواهد بود.
وی در پایان تاکید کرد: رهبر فرزانه انقلاب به طور مکرر حمایت های بی دریغ خویش را اعلام کرده اند، مردم غزه انشاالله راهشان را ادامه می دهند، چراکه پیروزی قطعا با آنها خواهد بود و امیدواریم فرزندان اسلام در اقصی نقاط عالم ریشه فساد را بخشکانند.
انتهای پیام/